لازم شد این را بگویم که حرف مردم هواست؛ یعنی تأثیر آن در حد همان هواست و نه بیشتر.
مثلاً اگر شما را در داخل خانه قبر گذاردند، حرف مردم دیگر روی شما اثر ندارد چون بعد از مرگ به هوا نیاز ندارید ولی اگر همچنان زنده(مراد معنای ظاهری است و الّا حیوان مرده نیز زیاد دیدهام الحیوان عند القدماء جسم نام حساس متحرک بالإرادة) و به حرف نیز هیچ واکنشی ندارید و تنها مشغول آن هستید که بردهاید.
مخلص کلام آنکه چون چشمها بسته است و نمیبینیم حرف مردم در دنیای ما تأثیر میگذارد و وقتی هم ما را چال کنند باید آخرت خود از بتهای دنیوی طلب کنیم و حال آنکه اوست قاهر مطلق.
حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ الْکُوفَه کَتَبَ إلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ:
یَا سَیِّدِی! أَخْبِرْنِی بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَالآخِرَه!
فَکَتَبَ علیهالسلام: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. أَمَّا بَعْدُ، فَإنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَهُ أُمُورَ النَّاسِ؛ وَمَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَهِ وَکَلَهُ اللَهُ إلَی النَّاسِ؛ وَالسَّلَامُ.
روایت کرد برای من پدرم، از پدرش ـ که بر آن دو سلام باد ـ که مردی از اهل کوفه، نامهای به محضر حضرت حسین بن علیّ نوشت بدین مضمون: ای سیّد من و آقای من! مرا خبر ده که خیر دنیا و آخرت چیست؟
حضرت برای او چنین نوشتند: بسم الله الرّحمن الرّحیم. امّا بعد، کسیکه رضای خدا را طلب کند، گرچه همراه با ناراحتی و غضب مردم باشد، خداوند او را از امور مردم کفایت میکند. و کسیکه رضا و پسند مردم را طلب کند به غضب و سَخط خداوند، خداوند امور او را به مردم میسپارد؛ والسّلام.
یک کم که چه عرض کنم، بلکه اگر بتوانیم از این بتها دل بکنیم خودش خیلی کار است.