ژیلت اکام
صورت نخستین این مهاد در لاتین چنین است:
.Numquam ponendo est pluritas sine necessitat
که در زبان انگلیسی:
.Entities are not to be multiplied without necessit
موجودیتها یا وجودها (نهادها) نباید بدون ضرورت افزایش یابد
ترجمهٔ آزاد آن در فارسی میشود:
در توضیح و توصیف، بخشهای ناضروری را حذف کن.
ولی صورت متداولترش چنین است:
«میان دو نگره که توان توصیف و پیشبینی یکسانی دارند، سادهترین را بگزین.» در اینجا منظور از «سادهترین» نگره، نگرهای است که کمترین انگاشتها در آن به کار رفته باشد.
بدین ترتیب در مواقعی که باید برای چیزی توضیحی پیدا کنیم، باید همیشه حداقل فرضهای لازم را به کار بگیریم. بدون ضرورت نباید وجود چیزی را مسلم فرض کرد. در نگاه اول شاید نامعقول به نظر برسد که بگوییم احتمال درست بودن توضیحات سادهتر بیشتر از پیچیدهترها است؛ اما چنین است. البته شرط «مساوی بودن سایر موارد» هم در این میان اهمیت زیادی دارد.
این تعریف را ما در عالم اسلام نیز دارم که آنچه اعرف است، أبسط است و ابده است و الخ.