ولایت قطب الاقطاب
اهل حقیقت تعریفی بر امام دارند که چون آن تعریف را مردم جاهل نداشتند و حقیقت را ندیدند رویگردان از جناب حضرت وصی امیرالمؤمنین گشتند.
جناب سیدحیدر آملی تعریفی بر این باب دارند:
فالإمام و الولیّ عندهم الإمام الأعظم و الولیّ المطلق المعبّر عنه بالقطب و إمام الائمّة الّذی یکون علیه مدار الوجود و قیام الشریعة و الطریقة و الحقیقة، و إلیه مراتب الکلّ (کلّ) من النبیّ و الرسول و الولی
...و صدق جمیع ما قلناه فی هذا الباب، دالّ على أنّ خاتم الأولیاء مطلقا أمیر المؤمنین علیّ علیه السّلام، لأنّه قیّده بحسنة من حسنات سیّد المرسلین، و لیس حسنة سیّد الرسل على الوجه الّذی ذکروا الشّراح فی شروحهم إلّا هو.
جناب محیالدین در کتاب فتوحات کلامی درباره جناب امیرالمؤمنین دارند بدین نحو:
و کان سیّد العالم بأسره، و أوّل ظاهر فی الوجود، و کان وجوده من ذلک النور الإلهی، و من الهباء، من الحقیقة الکلّیّة، و فی الهباء وجد عینه، و عین العالم تجلیه (من تجلّیه) (بجملته)، و أقرب الناس إلیه علی بن أبی طالب و أسرار الأنبیاء أجمعین
و در معنای وَلایة گفتهاند: الوَلَایَة- [ولی]: مص،- ج وَلَایات: استان، شهرهائى که تحت فرمانروائى استاندار است، نزدیکى و خویشاوندى و در معنی وِلایة گفتهاند: الوِلَایَة- [ولی]: مص، حکومت، رهبرى، سلطنت، شهرهائى که والى بر آن حکمفرماست، نزدیکى و خویشاوندى فتدبّر.