"عقل سَرزده"

عقل بی‌سر

"عقل سَرزده"

عقل بی‌سر

سرزده . [ س َ زَ دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) کنایه از ملامت کرده شده . (آنندراج ). سرزنش کرده شده . (رشیدی ). خجل . || ناگاه و بی طلب و بی رخصت . (آنندراج ). بی خبر. (غیاث ). ناگاه و بی رخصت درآمده . (رشیدی ).

آخرین مطالب

۱۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

قاعده اولی:باب الرابع

شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۵ ق.ظ

با استعانت از مدد حضرت حق و امام زمان.

سخن بر امامت شاید آنچنان در محافل زیاد نشده باشد که امام کیست و چیست و کارکرد آن در شبکه هستی چیست و صرفاً به اخباری مسلکی، بیانی شده است که امام واسطه فیض است و از این مطالب تکراری و هیچگاه گفته نشده که این واسطه در فیض چیست!

در عرف عامه امام را تعریف به:

فهی على الإطلاق رئاسة دینیّة مشتملة على ترغیب عموم الناس فی حفظ مصالحهم الدینیّة و الدنیاویّة، و زجرهم عمّا یضرّهم بحسبهما.

کسی است که ریاست دینی دارد که مردم را ترغیب به حفظ مصالح دنیایی و دینی میکند و از آنچه به آنان آسیب میرساند، هشدار میدهد و دور میکند.

در عرف اهل طریقت امام چنین تعریف شده است:

(و أنّ الإمام هو القطب) فالإمامة عندهم هی الخلافة من قبل اللّه‏ 

که این شخص صاحب مقام ولایت است.

و اما در عرف اهل حقیقت چنین است:

فالإمام و الولیّ عندهم الإمام الأعظم و الولیّ المطلق المعبّر عنه بالقطب و إمام الأئمّة الّذی یکون علیه مدار الوجود و قیام الشریعة و الطریقة و الحقیقة، و إلیه مراتب الکلّ من النبیّ و الرسول و الولی‏ 

که دیدگاه در نگاه سوم و نگاه دوم به تفصیل و اجمال و اطلاق و تقیید است.(که بحثی مفصل دارد تا کِی روز چه کسی شود!)

القصه که برخی امام را تا حدی پایین می‌آورند که امام را بر هر کسی گفتنش جایز میدانند که امام نیز همچون فلان آیت الله می‌شود و در رده او پایین می‌آید.

الدهر انزلنی ثمّ انزلنی حتی یقول الناس:علی و معاویه

حق 

چند خط روضه

چهارشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۲:۵۴ ق.ظ

چندی که نبودم سوختم با این قسمت از مقتل:

 أبوه ینظر إلیه نظرة آیس منه باکیا عینه محترقا قلبه مظهرا حزنه إلى اللّه تعالى

و چون فارغ از روضه از علی‌اکبر شدیم به سراغ روضه تنهایی می‌رویم که الحق روضه سختی است.

و فی البحار عن بعض تألیفات الأصحاب: ان العباس لما رأى وحدته أتى أخاه و قال: یا أخی هل من رخصة؟ فبکى الحسین (علیه السلام) بکاء شدیدا ثم قال: یا أخی أنت صاحب لوائی و إذا مضیت تفرق عسکری. فقال العباس: قد ضاق صدری و سئمت من الحیاة و أرید أن أطلب ثأری من هؤلاء المنافقین. فقال الحسین (علیه السلام): فاطلب لهؤلاء الأطفال قلیلا من الماء. فذهب العباس (علیه السلام) و وعظهم و حذرهم فلم ینفعهم، فرجع إلى أخیه فأخبره، فسمع الأطفال‌ ینادون: العطش العطش. فرکب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات، فأحاط به أربعة آلاف ممن کانوا موکلین بالفرات و رموه بالنبال فکشفهم و قتل منهم على ما روی ثمانین رجلا حتى دخل الماء، فلما أراد أن یشرب غرفة من الماء ذکر عطش الحسین و أهل بیته، فرمى الماء و ملأ القربة و حملها على کتفه الأیمن و توجه نحو الخیمة، فقطعوا علیه الطریق و أحاطوا به من کل جانب فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على یده الیمنى فقطعها، فحمل القربة على کتفه الأیسر فضربه نوفل فقطع یده الیسرى من الزند، فحمل القربة باسنانه و جاءه سهم فأصاب القربة و أریق ماؤها، ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره فانقلب عن فرسه و صاح إلى أخیه الحسین (علیه السلام) أدرکنی. فلما أتاه رآه صریعا فبکى‌  

کیفیت فدای کمیت

سه شنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۴۱ ق.ظ

شیئی از صد نمره، صد را به خود اختصاص می‌دهد و شئ دیگر بیست را و برای مقابله با آن شئ اول باید پنج عدد از شئ دوم باشد و اگر در ضیق جا و مکان و امثال ذلک باشیم این امر مستلزم هزینه‌های ثانویه است(امثال ذلک اشاره به امور هزینه‌ساز است).

آنچه می‌خواهم بگویم این است که کیفیت را فدای کمیت نکنیم و اگر برای کمیت اصالت قائل هستید لااقل برای کیفیت بالعرض تحقق قائل شوید.

در این عزاداری‌ها به کیفیت توجه نمایید.

صلّى الله علیکَ عددَ ما فى عِلم الله، لبیکَ داعِىَ اللهِ، إن کان لم یجبکَ بَدنى عند استغاثتِکَ، و لسانِى عند استِنصَارِکَ، فقَد اُجابَکَ قلبى و سَمعى و بَصرى، سُبحانَ ربَّنا، أن کانَ وَعدُ ربّنا لَمفعُولاً

حرف مردم باد هواست

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۴۳ ب.ظ

لازم شد این را بگویم که حرف مردم هواست؛ یعنی تأثیر آن در حد همان هواست و نه بیشتر.

مثلاً اگر شما را در داخل خانه قبر گذاردند، حرف مردم دیگر روی شما اثر ندارد چون بعد از مرگ به هوا نیاز ندارید ولی اگر همچنان زنده(مراد معنای ظاهری است و الّا حیوان مرده نیز زیاد دیده‌ام الحیوان عند القدماء جسم نام حساس متحرک بالإرادة) و به حرف نیز هیچ واکنشی ندارید و تنها مشغول آن هستید که برده‌اید.

مخلص کلام آنکه چون چشم‌ها بسته است و نمی‌بینیم حرف مردم در دنیای ما تأثیر می‌گذارد و وقتی هم ما را چال کنند باید آخرت خود از بت‌های دنیوی طلب کنیم و حال آنکه اوست قاهر مطلق.

حَدَّثَنِی‌ أَبِی‌ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ الْکُوفَه کَتَبَ إلَی‌ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ:

یَا سَیِّدِی‌! أَخْبِرْنِی‌ بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَالآخِرَه!

فَکَتَبَ علیه‌السلام: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. أَمَّا بَعْدُ، فَإنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَهُ أُمُورَ النَّاسِ؛ وَمَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَهِ وَکَلَهُ اللَهُ إلَی‌ النَّاسِ؛ وَالسَّلَامُ. 

روایت‌ کرد برای‌ من‌ پدرم‌، از پدرش‌ ـ که‌ بر آن‌ دو سلام‌ باد ـ که‌ مردی‌ از اهل‌ کوفه‌، نامه‌ای‌ به‌ محضر حضرت‌ حسین‌ بن‌ علیّ نوشت‌ بدین‌ مضمون‌: ای‌ سیّد من‌ و آقای‌ من‌! مرا خبر ده‌ که‌ خیر دنیا و آخرت‌ چیست‌؟

حضرت‌ برای‌ او چنین‌ نوشتند: بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌. امّا بعد، کسیکه‌ رضای‌ خدا را طلب‌ کند، گرچه‌ همراه‌ با ناراحتی‌ و غضب‌ مردم‌ باشد، خداوند او را از امور مردم‌ کفایت‌ می‌کند. و کسیکه‌ رضا و پسند مردم‌ را طلب‌ کند به‌ غضب‌ و سَخط‌ خداوند، خداوند امور او را به‌ مردم‌ می‌سپارد؛ والسّلام‌.

یک کم که چه عرض کنم، بلکه اگر بتوانیم از این بت‌ها دل بکنیم خودش خیلی کار است. 

چرا اسلام؟

دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۱۴ ب.ظ

با اینکه ادیانی مثل مانویت و زرتشت و امثال ذلک در ایران قدمت بسیار بیشتری نسبت به اسلام دارند چرا پس از چندی فقط در یک تعداد افراد خاصی به حیات خودش ادامه می‌دهد و بیش از آن هیچ ندارد!

این را باید فارغ از جامعه آماری جوان‌های عاطل و باطلی قرار داد که هر دم به سویی می‌روند و هر آن به نوایی می‌رقصند که آن‌ها بنده شهوات هستند و نه آنچه ادیان می‌گویند و چون ادیان هر کدام در فسق و فجور، أسهل باشند بالتبع پیروان آن نیز بیشتراند و هر کدام که در تربیت انسانی بیشتر کوشد، بالتبع پیروان آن خاص‌تر است و این را نباید به احتجاج با سخن بالا گرفت که چون این ادیان در تربیت می‌کوشند پیروان خاص دارند که در جواب گویم که علت آن اگر این باشد باید اهل تحقیق و اهل حق و اهل علم گرایش به این ادیان داشته‌باشند لکن شما علمای این ادیان را اندک و شاید صفر ببینید که از عقلانیت ذره‌ای بهره‌مند نیستند(این را باید خداوند توفیق دهد که از نزدیک ببینید!)

هر کس که اندک از بصیرت بهره‌مند باشند و مقداری اهل تحقیق باشد با نور علم بر ضلالت و گمراهی پلورالیسم و چند دینی و... پیروز خواهد شد.

آل‏عمران : 19 إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِساب‏

احوالات بی‌حالی

يكشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۰۶ ق.ظ

با خودم فکر می‌کردم که بد نیست در خیابان راه بروم حتی اُنظِرُ "کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبین‏" و در ادامه هم یک جوابی ملکوتی آید که:

فَکانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِی النَّارِ خالِدَیْنِ فیها وَ ذلِکَ جَزاءُ الظَّالِمین‏

الذین وضعوا العبادة غیر موضعها فعبدوا صنم الهوى و طاغوت البدن، و اتخذوا آلهتهم أهواءهم‏

و نداهایی پس از آن از صورت کتبی انسان کامل أعنی جناب رسول‌الله بلند می‌شود که:

قُلْ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‏ مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَکُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُون‏ 

و ما همچنان در نمایندگی هیوندای و یا برند فلان پوشاک و یا به دنبال پوشک بچه فلان و یا در حال احتکار بیسار و یا در حال خوردن سهم مردم و یا در حال کم کاری و یا در حال قوم لوط و ثمود و عاد هستیم! 

صوت بلاگ یا همچین چیزی

جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۴:۱۲ ق.ظ

کاش نظامی به اسم صوت‌بلاگ راه‌اندازی می‌شد لکن به صورتی که صوت‌ها کوتاه باشند که نه ملال‌آور باشد و نه باعث مصرف بسیار حجم اینترنت شود.

چنین نظامی در توییتر حکم فرماست ولیکن آن‌جا محدودیت در تعداد حروف است.

متن‌خوانی فایده‌های بسیار دارد ولی اگر متن ارزشمندی باشد و انسان را به اعماق ببرد و نه آنکه ایشان را در اقیانوس وهم و خیال غرق نماید.

به این نظام صوت‌بلاگ فکر کنید.

من را آویزان کن

پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۵۶ ب.ظ

شاید یک چیزی برای حضرات عظام بازدیدکننده این باشه که بنده طلبه‌ام!
ولیکن اینطور نیست بلکه بنده دانشجوام.
مقطع کارشناسی(لیسانس) مهندسی مکانیک خوندم و از سال دوم یا سوم دانشگاه شروع به خوندن فلسفه کردم و در کنار این‌ها حوزه هم می‌رفتم.
ارشد هم کنکور فلسفه و کلام دادم و رتبم 74(با کمال ناباوری و تأسف بسیار) شد.
الان هم صبح‌ها مشغول دو درس هستم و بعد از ظهر یک درس و شب هم دو درس دارم(اسم درس‌ها محفوظ است).
باقیش هم بماند و این یک خلاصه از تحصیلات نصفه و نیمه و ناقص و الکن بنده!

ولایت قطب الاقطاب

پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۳۲ ب.ظ

اهل حقیقت تعریفی بر امام دارند که چون آن تعریف را مردم جاهل نداشتند و حقیقت را ندیدند روی‌گردان از جناب حضرت وصی امیرالمؤمنین گشتند.

جناب سیدحیدر آملی تعریفی بر این باب دارند:

فالإمام و الولیّ عندهم الإمام الأعظم و الولیّ المطلق المعبّر عنه بالقطب و إمام الائمّة الّذی یکون علیه مدار الوجود و قیام الشریعة و الطریقة و الحقیقة، و إلیه مراتب الکلّ (کلّ) من النبیّ و الرسول و الولی‏
...و صدق جمیع ما قلناه فی هذا الباب، دالّ على أنّ خاتم الأولیاء مطلقا أمیر المؤمنین علیّ علیه السّلام، لأنّه قیّده بحسنة من حسنات سیّد المرسلین، و لیس حسنة سیّد الرسل على الوجه الّذی ذکروا الشّراح فی شروحهم إلّا هو. 

جناب محی‌الدین در کتاب فتوحات کلامی درباره جناب امیرالمؤمنین دارند بدین نحو:

و کان سیّد العالم بأسره، و أوّل ظاهر فی الوجود، و کان وجوده من ذلک النور الإلهی، و من الهباء، من الحقیقة الکلّیّة، و فی الهباء وجد عینه، و عین العالم تجلیه (من تجلّیه) (بجملته)، و أقرب الناس إلیه علی بن أبی طالب و أسرار الأنبیاء أجمعین‏ 

و در معنای وَلایة گفته‌اند: الوَلَایَة- [ولی‏]: مص،- ج‏ وَلَایات‏: استان، شهرهائى که تحت فرمانروائى استاندار است، نزدیکى و خویشاوندى و در معنی وِلایة گفته‌اند: الوِلَایَة- [ولی‏]: مص، حکومت، رهبرى، سلطنت، شهرهائى که والى بر آن حکمفرماست، نزدیکى و خویشاوندى فتدبّر.

نامه سپید

چهارشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۲:۰۴ ب.ظ

درباره اعلان علنی ولایت‌عهدی امیرالمؤمنین در روز هجده ذی‌الحجه سخن بسیار است و اکتفا به قدری از نامه امیر شیعی خراسان به امیر سنی بخارا می‌نمایم:

پس سزاوار خلافت مطلق و لایق امامت بر حق کسى است که بر معراج سَلُونِى قَبلَ أن تَفقِدونى بُراق همّت تواند راند و زبان وحى ترجمان نبوى بر منبر علوّ رفعتش خطبه أنت مِنّى بمنزلة هرونَ مِن موسى تواند خواند و به مضمون أَنَا مَدِینَةُ العِلم وَ علىٌ بابُها بر در مدینه عرفانش تواند نشاند و کسى را که غایت زور کمان علمش از عوجت فاستَقیمونى و مایه خروش أقِیلونى باشد از درجه خلافت به ضرب فلاخن ملامت توان راند و دعوى دیگرى که موجهٌ بحر فهمش کُلُّ النّاس أفقَهُ مِن عُـمَر حَتَّى المُخَـــدَّرات فِى الحِجال و ادّعاى فضیلتش لَولَا علىٌّ لَهَلک عُـــمَر بوده باشد به مقراض منع از صحیفه ایمان توان برید و دست کسى را که بزعم شما امام عادل فتوى به قتلش داده باشد از خان خلافت به زور سرپنجه برهان توان کشید إِنَّکُم ظَلَمتُم أنفُسَکم بِاتَّخَاذِکُم العِجْلَ فَتُوبُوا إلَى بَارِئِکُم فَاقْتُلُوا أنفُسَکُم ذَلِکُم خَیرٌ لَکم 
اگر مدّعا یافتن عقیده ما است 
لَا یَزالُ الإسلامُ عزیزاً إلى اثنى عَشر خلیفة کُلُّهُم مِن قُریش ما را دست آویز ، و نسیم کریمه 
وَ أَطِیعُوا اللَهَ وِ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمرِ مِنکم مشام را نکهت بیز و پیروى اصحاب عباد و ذرّیه رسول خدا را واجب مى‏دانیم و ایشان را امام و پیشوا و هادى و رهنما و حجّت خدا مى‏دانیم هذا طریقیتى و عقیدتى و مذهبى یا رب به این عقیده ز خاکم بر آورى 
و معیار این مقال از پالهنگ صراحت و بداهت در میزان عقل سلیم و ذهن مستقیم احتیاج به مراد و بعید مفرده و من ذلک جمعیّت الباقى اوارجات نصوص و تتمّه پروانجات شواهد بخصوص در نظر ارباب خلوص نیست بلکه حجج بالغه عقلیّه کَأنَّهُم بُنیانٌ مرصوصٌ در این باب چون نقوش و فصوص در دفاتر عقول ثابت و مقرّر است و اطناب در این باب غیر حشو و بارز متنهاى جهل و نادانى و قصور فهم و سرگردانى و سقم نظر بنظر صحیح و فکر صحیح صریح نمى‌‏رسد. 

الحمد لله الذی جعلنا من المتسمکین بولایة عین الیقین مولانا امیرالمؤمنین.